جایگاه مدل‌های تعالی سازمانی در بین ابزارها و مدل‌های مدیریتی

هارولدکونتز[۱]، متفکر مشهور و استاد دانشکده کسب‌وکار کالیفرنیا[۲] در ابتدای دهه شصت میلادی دریکی از مقالات خود برای اشاره به نظریات الگوهای مختلف مدیریت از اصطلاح ” جنگل تئوری‌های مدیریت[۳] ” استفاده کرد، اما امروزه پس از گذشت، بیش از پنجاه سال از آن مقاله شاید بهتر است که اصطلاح ” جنگل ابزارها و مدل‌های مدیریتی ” را عنوان کرد.

تعدد و تنوع ابزارها و مدل‌های مدیریتی، گزینه‌های پیش روی محققان، مشاوران و مدیران را افزایش داده و از طرفی اعتبار و قابلیت‌های این ابزارها و مدل‌ها بر اساس محبوبیت و میزان استفاده از آن‌ها در حال تغییر است؛ اما آنچه مشهود است، این است که هدف نهایی تمامی این ابزارها توسعه و افزایش سطح بهره‌وری در سازمان‌ها می‌باشد. به‌طور مثال: ابزار استاندارد ۹۰۰۱ISO[۴]، هدفش ایجاد نمودن سیستمی است که کیفیت را در سراسر سازمان پیاده‌سازی و مدیریت کند.

سازمانی که این استاندارد را مستقر و اجرا می‌نماید، متعهد می‌گردد که محصولی را تولید و یا خدمتی را ارائه کند که از ثبات کیفیت کافی برخوردار باشد. از مواردی که در استاندارد ۹۰۰۱ISO بسیار حائز اهمیت می‌باشد، تفکر سیستمی و رویکرد فرایندی است. بدین معنا که این استاندارد، سازمان را در قالب یک سیستم می‌بیند و با نگاهی فرایند گرا به این سازمان سعی نموده تا ارتباط مطلوبی را در بین واحدهای آن ایجاد کند؛ که این کار علاوه بر بهبود در ارتباطات بین سازمانی و کیفیت بخشیدن به این ارتباطات، موجب می‌گردد تا محصول و خدمات باکیفیتی نیز به مشتریان ارائه شود؛ و یا مثلاً: ابزار کارت امتیازی متوازن BSC))[۵]، یک ابزار مدیریتی برای اجرای استراتژی‌ها در سازمان‌هاست. گزارش ساختاربندی شده و نیمه استانداردی که به مدیران اجازه می‌دهد بتوانند به‌راحتی بر روند اجرای شاخص‌های کلیدی عملکرد کارکنان (KPI)[۶] نظارت داشته باشند و نتایج این فعالیت‌ها را بررسی و کنترل کنند. ویژگی اصلی کارت امتیازی متوازن در اختیار گذاردن بستری مناسب برای شناخت قوانین و روابط علت و معلولی حاکم بر دنیای کسب‌وکار و همچنین استخراج برنامه‌های عملیاتی برای اجرایی کردن استراتژی‌های سازمانی است. در دهه‌ی ۱۹۹۰ میلادی، این مدل ابتدا به‌عنوان یک روش نوین ارزیابی عملکرد و سپس به‌عنوان ابزاری جهت کمک به تحقق استراتژی‌ها مطرح شد.

مثال دیگری که می‌توان در این زمینه بیان کرد: ابزار استاندارد ایزو ۲۶۰۰۰ است که برای مسئولیت اجتماعی بخش خصوصی و دولتی ارائه گردید. این استاندارد مسئولیت اجتماعی بنگاه‌های اقتصادی (CSR)[۷] را به مسئولیت یک سازمان برای اثربخشی تصمیمات و فعالیت‌های خود بر جامعه و محیط از طریق رفتار شفاف و اخلاقی بیان نموده است.

حال سؤال‌های زیر پیش می‌آید:

چگونه مدل‌ها و ابزارهای متنوع با رویکردهای متفاوت با یکدیگر سازگارند؟ آیا ابزارها و مدل‌های مختلف مدیریتی می‌توانند در کنار هم و به‌صورت یکپارچه در سازمان به‌صورت مؤثر عمل کنند؟

آیا ابزارها و مدل‌هایی وجود دارد که بتواند بین اجزاء یک سیستم مدیریت کیفیت[۸] که برای بهینه‌سازی عملکرد سازمان مورد استفاده قرارگرفته‌اند، یکپارچگی ایجاد نموده و درنهایت افزایش بهره‌وری در سازمان را تضمین نماید؟

در پاسخ به سؤالات فوق، این نکته باید مدنظر قرار گیرد که سازمان‌ها بسته به نوع، اندازه و میزان بلوغشان[۹] نیازمند انتخاب و استفاده از انواع خاص ابزارها و مدل‌های مختلف مدیریتی هستند و نیز ابزارهایی که در بخش‌های خاصی متمرکز می‌شوند امکان بهینه‌سازی یکپارچه در سازمان را ندارد و می‌بایست بر استفاده از ابزارها و مدل‌هایی متمرکز شد که عناصر کلیدی یک سازمان را به‌صورت جامع و یکپارچه مدیریت نماید تا آن سازمان بتواند به سطح تعالی برسد و این عناصر مفاهیم اساسی[۱۰] تعالی نامیده می‌شوند.

مدل‌های تعالی سازمانی با بهره­گیری از تجارب بهترین شرکت‌های ژاپنی، آمریکایی و اروپایی دنیا توسعه‌یافته‌اند و تقریباً همه آن‌ها علی‌رغم وجود تفاوت‌های ظاهری، نقاط مشترک بنیادی فراوانی دارند.

به شکل عمومی مزایای به‌کارگیری این مدل‌ها را به شکل ذیل می‌توان برشمرد:

  • برخورداری این مدل‌ها از دیدگاه سیستماتیک و فراگیر
  • مدیریت مبتنی بر فرایندهای سازمانی
  • توجه ویژه به نتایج کسب‌شده توسط سازمان
  • ارزیابی مبتنی بر واقعیت
  • شناسایی نقاط قوت و زمینه‌های قابل‌بهبود
  • استفاده از رویکرد خودارزیابی[۱۱] به‌منظور تعالی سازمان
  • تبادل تجربیات درون‌سازمانی و برون‌سازمانی با به‌کارگیری ابزار بهینه کاوی[۱۲]

درنهایت می‌توان گفت مدل‌های تعالی سازمانی علاوه بر اینکه، یک دیدگاه جامعی[۱۳] از یک سازمان ارائه می‌دهند، نقاط قوت[۱۴] و فرصت‌هایی[۱۵] که منجر به بهبود در یک سازمان می‌شود را نیز پررنگ‌تر و برجسته‌تر نموده و این امکان را برای سازمان فراهم می‌آورند تا خود را با سازمان‌های پیشرو یا هم‌اندازه و حتی با رهبران حوزه تخصصی خود مقایسه نماید.

[۱] Harold Koontz

[۲] California

[۳] Management Theories Jungle

[۴] International Organization ّFor Standardization

[۵] Balance Score Cart

[۶] Key Performance Indicator

[۷] Corporate Social Responsibility

[۸] Quality Management

[۹] Maturity

[۱۰] Fundmental Concepts

[۱۱] Self-Assessment

[۱۲] Benchmarking

[۱۳] Holistic View

[۱۴] Strengths

[۱۵] Opportunities

WhatsApp
Print
Email
Facebook
Twitter
LinkedIn

سایر مقالات

فصل 4

منطق RADAR

 استفاده از یک منطق مشترک در خودارزیابی سازمان‌ها مثل منطق RADAR این مزیت فوق‌العاده را دارد که شرکت‌ها را قادر می‌سازد تا از نتایج بهترین

توضیحات بیشتر »